وقتی حاج آقای قرائتی عذرخواهی میکند
ما فقط چهارده معصوم داریم و همه ممکن است خطا و اشتباه کنند. من از خدا و جناب آقای نمازی و هر کس دیگری که به هر دلیلی از من ناراحتی به دل دارد عذرخواهی میکنم.
خیلی وقت بود از این عبارت های دلنشین ؛ "من معذرت می خواهم، من از کسانی که با حرف هایم باعث آزارشان شده ام عذرخواهی می کنم" " من از خدا عذرخواهی می کنم" "من از فلانی و هر کس دیگری که به هر دلیلی از من ناراحتی به دل دارد عذرخواهی میکنم." که با تمام وجود بر جانمان بنشیند خبری نبود تا چندی پیش که استاد تخته سیاه سی و اندی سالهمان حاج آقای قرائتی عزیز به واسطهی خطای رفتاری که نسبت به آقای دوربینی داشتند خیلی شجاعانه، مدبرانه در صحبتی بیان کردند که:
"ما فقط چهارده معصوم داریم و همه ممکن است خطا و اشتباه کنند. من از خدا و جناب آقای نمازی و هر کس دیگری که به هر دلیلی از من ناراحتی به دل دارد عذرخواهی میکنم."«همه انسان ها ممکن است در شرایطی خدای ناکرده اشتباه کنند و همه ما انسان ها در معرض خطا هستیم اما آنچه در محضر خدا اهمیت دارد این است که اگر اشتباهی کردیم آن را بپذیریم و برای جبران تلاش کنیم.
البته شاید گاهی جبران برخی مسایل چندان ساده نباشد ولی مهم این است که در مواجهه با اشتباهات چه برخوردی داشته باشیم؛ مهم این است که خدا از ما راضی باشد و راضی بودن خدا هم منوط به خشنودی بندگان خداست.»
به واقع چقدر بعضی حرف ها و رفتارها دلنشین و آرامش بخش است تا حدی که وقتی آن ها را می شنویم از شوق شنیدنشان ناخودآگاه منقلب می شویم ... وقتی استادی که عمرش را با تخته و گچ و کاغذ و چراغ و تفسیر و قرآن گذرانده، در مرحله ای از آزمون و خطا به رسم کلام خداوند که خودش بیان داشته که همه مورد آزمایش و ابتلا قرار می گیرند، قرار می گیرد باید مرد عمل بودن را ثابت کند و الحق هم به زیبایی ثابت کرد که اهل شعار دادن و نصیحت کردن دیگران نیست؛ «أتأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسكم وأنتم تتلون الكتاب أفلا تعقلون؛ آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید؟ در حالی که شما کتاب می خوانید، آیا نمی فهمید؟» (بقره / آیه 44)
برایش رضای خدا در درجه ی اول اهمیت دارد، و دیدیم که نگذاشت از این اتفاق زمان زیادی بگذرد و بلافاصله از حرفش پشیمان می شود و اول از خدای خودش که از همه برایش مهمتر است و بعد دیگرانی که باعث ناراحتیشان شده صراحتا عذرخواهی می کند ...
و ای کاش که همه ی ما از این استاد قرآن که در مسیر تبعیت از قران کریم و اهل بیت علیهم السلام تلاش می کند که گام بردارد که "البته به رسم انسان بودن فراموش کار و خطاکار خواهد بود" بیاموزیم که باید مرد عمل بود و تنها با زبان مردم را هدایت کردن کافی نیست. چنانچه امام صادق علیهالسلام در بیانی فرمودند: «کُونُو دُعاةً للنّاسِ بِغَیر اَلسِنَتِکُم لِیَرُوا منکُم الوَرَع و الاِجتهادَ و الصَّلاة و الخیر فَانَّ ذلکَ داعیةٌ؛ مردم را با غیر زبانتان بخوانید تا از شما پارسایی و کوشش و نماز و خوبی را ببینند زیرا این امور آنان را به سوی حق فرا می خواند.»
وقتی استادی که عمرش را با تخته و گچ و کاغذ و چراغ و تفسیر و قرآن گذرانده، در مرحلهای از آزمون و خطا به رسم کلام خداوند که خودش بیان داشته که همه مورد آزمایش و ابتلا قرار میگیرند، قرار می گیرد باید مرد عمل بودن را ثابت کند و الحق هم به زیبایی ثابت کرد که اهل شعار دادن و نصیحت کردن دیگران نیست؛ «أتأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسكم وأنتم تتلون الكتاب أفلا تعقلون؛ آیا مردم را به نیکوکاری فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید؟ در حالی که شما کتاب میخوانید، آیا نمیفهمید؟» (بقره / آیه 44)
حاج آقای قرائتی از اینکه در غضبی، کظم غیظ نکرده، نسبت به کسی در غیر جایگاه حق و شایستگیاش تندی کرده بود، عذرخواهی کرد، اما این جریان در جامعه برای من و شما چقدر میتواند درسآموز باشد؟ برای دولت مردان و سیاسیون ما چقدر می تواند راهگشا باشد؟!
آیا ما را به فکر فرو برده است که بدهکاری های اخلاقیمان را مروری بکنیم؟ آیا شمارش عذرخواهی هایی که به خودمان، به عزیزانمان، به مردم سرزمینمان بدهکار هستیم را داریم یا حسابش از دستمان رفته است؟!
درست است که همه ی ما به رسم انسان بودن، نسیان و فراموشی و خطا همراهمان است؛ اما نکته این جا است که چقدر اهل طلب بخشش و عذرخواهی کردن هستیم؟ چه جاهایی بوده که عذرخواهی که نکرده ایم هیچ، در مسیر بهانه تراشی و عذرتراشی برای خطاهایمان قدم برداشته ایم و آخرش هم هیچ، با لبخندی حاکی از رضایت های تصنعی، کار را به حساب خودمان به پایان برده ایم؟!